یک پسره ای به پرنده های اسمون سنگ پرتاب میکرد
نمیدانست چرا از روی خشم بود حسادت بود یا دشمنی
اما او امروز پشیمان است باور کنید
یک پسره ای به پرنده های اسمون سنگ پرتاب میکرد
نمیدانست چرا از روی خشم بود حسادت بود یا دشمنی
اما او امروز پشیمان است باور کنید
دریافت کد هدایت به بالا برای وبلاگ
دریافت کد هدایت به بالا برای وبلاگ
دریافت کد هدایت به بالا برای وبلاگ
<-BlogDescription->
<-PostContent->
برچسبها:
ادامه نوشته هام تاريخ <-PostDate->سـاعت
<-PostTime-> نويسنده <-PostAuthor->
♀♥شِکَرُ و نَمَک♥♂ |